خاطرات عزیز به قلم معصومه اسدی
پارت نهم
زمان ارسال : ۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
حلال نکردنش برایم تبدیل به یک تهدید سرگرم کننده شده بود. وقتی هم که برخلاف خواسته اش، در رشته مورد علاقه ام هم قبول شدم، گفت حلالم نمیکند ولی کمی که گذشت با آن کنار آمد و البته از حس و حال کار و زندگی ام خوشش می آمد. انگار این خلافی بود که همیشه دلش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مسیح
00خوبه رمانش